سفارش تبلیغ
صبا ویژن
whateveryouwant

مسائلی در جامعه وجود دارند که گاه آن‌قدر آشکار و واضح‌اند که آدمی نمی‌داند آنها را توضیح بدهد یا نه و از خود می پرسد آیا آقایان مدیران کشور که عناوین عالم ، دکتر و کارشناس ارشد را یدک می‌کشند؛ این مسائل روشن را درک نمی‌کنند؟ یکی از این مسائل، تعطیلات طولانی تابستانی مدارس و دانشگاه‌هاست. مدارس ابتدایی کشور حداکثر از دهم خرداد، مدارس راهنمایی حداکثر از ?? خرداد و دبیرستان‌های کشور حداکثر از2? خرداد تعطیل می‌شوند. یعنی عملاً مدارس ابتدایی کشور به‌جای سه ماه تعطیلی سابق، اکنون چهار ماه تعطیل هستند. دانشگاه‌های کشور نیز از این قاعده مستثنی نیستند. در نیمه‌های خرداد کلاس‌ها تعطیل می‌شوند و حداکثر از اواسط تیرماه پس از پایان امتحانات به تعطیلی می‌روند.

در این جا چند نکته‌ی بسیار واضح مطرح است:

 - تعطیلات بلند مدت، آموزش کودکان، نوجوانان و جوانان را تهدید می‌کند.

اصولاً چرا مدارس ابتدایی باید نزدیک به چهارماه، راهنمایی‌ها و دبیرستانها سه ماه تا سه ماه و نیم و دانشگاه‌ها نزدیک به سه ماه تعطیل باشند. اولاً، این تعطیلات ریشه در یک جامعه کشاورزی دارد که تابستان را تعطیل  می‌کردند تا کودکان به یاری والدینشان بشتابند. پرواضح است که ما امروز با چنین جامعه‌ای روبرو نیستیم و ثانیاً در صورتی‌که گرمای تابستان دلیل باشد، باید گفت که امروز عهد دقیانوس نیست و به‌راحتی می‌توان با استفاده ازسیستم‌های تهویه‌ی مطبوع، فضای دلخواه و مناسبی را در کلاس‌ها به وجود آورد.کافی است مدیران کشور به یک نظرسنجی از پدران، مادران و آموزگاران دلسوز دست بزنند تا دریابند که این مدت طولانی تعطیلات چه بلایی بر سر آموزش کودکان، نوجوانان و جوانان می‌آورد.

 -   تعطیلات با جغرافیای مناطق مختلف کشور هماهنگ نیست.

جالب‌تر این که این میزان تعطیلات برای استانهای گرمسیری چون هرمزگان و خوزستان و استانهای سردسیری چون آذربایجان و کردستان یکسان است. البته بعضی استان‌های گرمسیری زودتر تعطیل می‌شوند، اما سال تحصیلی را زودتر آغاز نمی‌کنند. در استانهای سردسیر، مردم باید در زمستان‌ها، کودکان مدارس ابتدایی خود را در هوای تاریک از خواب بیدار کنند و آن‌ها را خواب‌آلوده و در حالی که از سرما می‌لرزند به مدارس برسانند و درعوض در هوای مناسب ماه آخر بهار و هوای مناسب تابستان‌های این مناطق – که مردم همه استان‌ها برای گردش به آن جاها سفر می‌کنند- کودکان خود را در خانه نگهدارند. آیا این یک اصل بدیهی نیست که در کشوری مانند ایران که جغرافیای بسیار متفاوتی دارد، این تعطیلات باید متناسب بااین جغرافیا باشد؟

 -         تعطیلات بلند مدت، دوره آموزشی دانش آموزان و دانشجویان را کوتاه می‌کند.

همه‌ی والدینی که بنابرقانون نانوشته‌ی آموزش و پرورش ایران موظفند – حال می خواهد جراح، استاد، مهندس یا حقوق‌دان باشند یا کارگر، دهقان و زحمتکش دیگری که ممکن است از سواد چندانی هم برخوردار نباشند –  هر شب با بچه های خود ریاضی کار کنند ، به آن ها دیکته بگویند و انواع مسائل و مشکلات آموزشی کودکان خود را رتق و فتق کنند؛ بسیار روشن است – و عجیب است که برای مدیران این وزارتخانه روشن نیست – که چه فشاری به بچه‌ها وارد می‌شود که متن‌های نسبتاً مفصل کتاب‌های درسی به ویژه ریاضی را در مدت کوتاهی بیاموزند. آیا کاهش تعطیلات و افزودن به زمان سال تحصیلی، این فشار را از دوش کودکان برنمی‌دارد و این امکان را فراهم نمی‌سازد که آموزش و پرورش در این مرزو بوم  نه به عاملی برای زجر کشیدن، بلکه به پدیده‌ای پرشور برای کشف علمی پدیده‌های انسانی و طبیعی تبدیل شود؟

 -         اکثر مردم توان استفاده از امکانات آموزشی و ورزشی خارج از مدرسه را ندارند.

می توان بنابر همان قانون نانوشته‌ی آموزش و پرورش کشور، به والدین تکلیف کرد که در این چهار ماه، کودکان خود را با پول و امکانات آموزشی خود، آماده نگهدارند. اما آخر این که دیگر خیلی روشن است که تنها بخش اندکی از جامعه‌ی ما – که البته آقایان و خانم‌های بسیار محترم مدیران کشور جزو آن‌ها هستند – قادرند، امکانات مالی این اقدام را فراهم کنند و میلیون‌ها نفر از زحمتکشان یدی و فکری جامعه‌ی ما که فقط برای زنده ماندن و نه زندگی کردن مجبورند – زن و شوهر- از بام تا شام بدوند، نه توان مالی و نه توان اندیشگی آن را دارند که به آموزش کودکان دلبند خود بپردازند.

 -         خانواده‌ها نمی‌دانند کودکان را در تعطیلات بلند مدت تابستانی کجا نگهداری کنند.

آیا برای مدیران آموزش و پرورش روشن نیست که این کودکان، این سه چهار ماه را در کجا باید بگذرانند؟ همه می‌دانند که در شرایط  موجود،  اکثر خانواده‌های زحمتکش قادر نیستند با کار تنها یک نفر، زندگی را بگذرانند، پس این کودکان و نوجوانان را چه باید کرد؟ آن‌ها را در خانه تنها بگذاریم؟ یا به پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های هفتاد ساله بسپاریم تا دوباره در این سن به نگهداری فرزندان ما بپردازند؟ در محیط‌های کار هم که اصلاً چنین تدابیری اندیشیده نشده است؟ پس اگر کودکند باید آن‌ها را صبح زود بیدار کنیم و با خود به محیط کار ببریم و چشم غره‌های کارفرمایان محترم را تحمل کنیم – البته یادمان نرود که‌ اکثر این کارفرمایان و مدیران محترم مدرکی کمتر از دکترا و کارشناس ازشد ندارند، اما دریغ از اندکی درک و انصا ف – و یا اگر نوجوانند و جوان، به کوچه‌ها و خیابان‌های پرخطر شهر بسپاریم .

 

-         امکانات مدارس در تعطیلات تابستانی هدر می‌رود.

با آغاز تعطیلات، در ِ مدارس دو هزار متری را می بندند و یا به صورت محدود برای برگزاری بعضی  کلاس‌های خصوصی، ورزشی و آموزشی درآمدزا، مورد استفاده قرار می‌دهند و در واقع آنها را اجاره می‌دهند – و من همیشه در حسرت زندگی آن بابای مدرسه‌ام که در گوشه‌ی حیاط مدرسه، خانه دارد و چهارماه تمام دو هزار متر حیاط  دراختیار!! – و مدیران در هفته یکی دو ساعت به آن جا سر می‌زنند؛ درحالی که می‌توان از امکانات این محیط های آموزشی – ده‌ها کلاس، کتابخانه، حیاط بازی، تور والیبال، زمین فوتبال و ... استفاده کرد و با کمک دانشجویان برجسته‌ی دوره‌های کارشناسی و کارشناسی ارشد، در رشته‌های گوناگون علمی و هنری، ریاضی، فیزیک، شیمی، تاتر، موسیقی، عکاسی، فیلم و انواع رشته‌های ورزشی – برای کودکان و نوجوانان امکانات مناسب را در فضای شناخته شده ی مدرسه، برای همگان فراهم آورد.

 -         ترم دوم دانشگاهی از دست می رود.

ازهمه جالب‌تر آن که دانشجویان کشور هم عملاً از نیمه‌ی تیرماه تعطیل می‌شوند. همه‌ی استادان و دانشجویان دانشگاه‌های کشور می‌دانند – و عجیب است که وزارت علوم با آن ید بیضاء و ده‌ها سال تجربه و دانشگاه آزاد با این‌همه دستاوردهای درخشان! نمی‌دانند – که ترم دوم تحصیلی عملاً در نیمه‌ی خرداد ماه پایان می‌یابد، زیرا یک هفته یا دو هفته قبل‌از امتحانات کلاس‌ها تعطیل است. یادمان باشد که این ترم در اوایل اسفند آغاز می‌شود. هفته‌ی اول کلاس‌ها تشکیل نمی‌شود و تعطیلات عملاً یک‌ماهه‌ی نوروزی،  یک هفته تا ?? روز قبل از عید و یک هفته بعد از عید  را هم در خود دارد؛  از نظر آموزشی چه اعتباری دارد؟ تمام درس‌های اصولی دانشجویان دراین ترم نابود می‌شود. بگذریم از ترم مضحک تابستانی، که عملاً در یک ماه خاتمه می‌یابد. متأسفانه وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم که باید نماد نظم و جدیت باشند؛ در این مورد بدترینند. کدام کارخانه یا اداره ده روز قبل از عید و یک هفته بعد از عید تعطیل‌اند. معلوم نیست چرا باید این‌چنین شتابان و بی‌کیفیت، ترم تحصیلی را به پایان رساند و بعد سه ماه تعطیل شد؟ دانشجویان عموماً جوانان حدود 2? ساله‌اند. چرا در حالی که پدران و مادران این دانشجویان که عموماً بیش از ?? یا ?? سال دارند؛ می توانند در سر کار حاضر شوند، اما دانشجویان جوان و پرانرژی باید تعطیل باشند.

 نتیجه:

آموزش و پرورش، وزارت علوم و کل دستگاه دولت و حاکمیت باید به این مسائل بسیار روشن و بدیهی بپردازند. پیشنهاد نگارنده این است که ترم اول مدارس، دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها از اول شهریور ماه آغاز شود و دقیقاً و نه در حرف ?? جلسه درسی داشته باشند. ( تعطیلات رسمی باید با کلاسهای جبرانی که در همان آغاز ترم توسط دانشکده، دبیرستان یا مدرسه برنامه‌ریزی می‌شود؛ پوشش داده شوند به‌گونه‌ای که استاد و دانشجو و معلم و دانش آموز دقیقاً ?? جلسه‌ی درسی دراختیار داشته باشند). پس از دقیقا ً ?? جلسه، جلسه‌ی هجدهم باید رسماً تعطیل باشد. ( در شرایط حاضر، دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی علیرغم اطلاع دقیق از این که در هفته آخر، کلاس‌ها تشکیل نمی‌شوند؛ آن را به صورت فرمالیته و تشریفاتی جزو جلسات آموزشی محسوب می‌کنند و دانشگاه‌های آزاد و به‌اصطلاح غیرانتفاعی پول آن را از دانشجویان دریافت می‌کنند. کاملاً روشن است دانشجویانی که از شهرهای گوناگون به مراکز آموزشی می‌آیند و نیز دانش‌آموزان، به یک هفته تعطیلی رسمی برای آمادگی امتحانات نیاز دارند). هفته‌های نوزدهم و بیستم، امتحانات برگزار می‌شود. طبق محاسبه‌ی نسبی نگارنده، با این برنامه‌ریزی، ترم تقریباً در 2?  دی ماه خاتمه می‌یابد. پس از امتحانات دانشجویان و دانش آموزان به تعطیلات دوهفته‌ای می‌روند و پس از آن بلافاصله تقریباً از پنجم بهمن ( با تقویم امسال ) ترم آغاز می‌شود. ?? جلسه‌ی دقیق آموزشی ترم دوم در نیمه‌ی خرداد به‌پایان می‌رسد. هفته‌ی هجدهم برای آمادگی امتحانات رسماً تعطیل است و هفته‌های نوزدهم و بیستم امتحانات برگزار می‌شود. به این ترتیب تقریباً در دهم تیر ماه، امتحانات به پایان می‌رسد و تعطیلات تقریباً ?? روزه‌ی تابستانی ( البته با برنامه ) آغاز می‌شود . ترم تابستانی هم ( یادمان باشد این ترم برای ? هفته، در هر هفته سه جلسه تنظیم شده که بنابرهمان سنت نانوشته‌ی دانشگاهی هفته‌ی اول که همان سه هفته اول است؛ عموماً کلاس‌ها تشکیل نمی‌شوند) به کلی حذف می‌شود. با افزایش طول ترم از فشار بر دانش‌آموزان و دانشجویان کاسته می‌شود تا آنان با فراغ‌ بال و با عشق و اشتیاق راه دانشوری و هنرپروری را در پیش گیرند. باید در تعطیلات، در خود مدارس، دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها امکانات آموزشی و تفریحی رایگان و همگانی فراهم گردد تا همه‌ی کودکان، نوجوانان و جوانان،  فارغ از طبقه‌ی اجتماعی خود از آن بهره‌مند شوند و در محیط های کارِ والدین امکاناتی فراهم شود که به ویژه کودکان در صورت ضرورت، درهمان محیط از آموزش و ورزش برخوردار شوند.

همه‌ی کودکان، نوجوانان و جوانان را فرزندان خود و میهن خود بدانیم. به همه‌ی آن‌ها بیندیشیم و آنان را از این تبعیض‌ها و محرومیت‌های کشنده  و ویرانگر که نتیجه‌ی نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به غایت ناعادلانه و نا جوانمردانه‌ی " آدم بزرگ‌هاست "** دور نگهداریم.

 


نوشته شده در پنج شنبه 88/3/21ساعت 2:56 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

بدین وسیله اعلام می شود اوراق مشارکت تعداد محدودی دوست دختر توسط اداره نظارت بر امور داف بازی با شرایط ویژه به عرضه گذاشته میشود.این اوراق بی نام و قابل انتقال به غیر می باشد.همراه با سود 67/5 درصد. هموطنان واجدالشرائط (که شرایط لازم را در زیر آورده ایم)در صورت تمایل میتوانند تا پایان وقت اداری روز جمعه! با شماره های زیر تماس برقرار نموده و نسبت به تحویل جنس خود اقدامات لازم را انجام دهند.جهت ثبت نام میتوانید به انواع شعب بانک ملت در سراسر کشور مراجعه نمایید ... بدیهی است جنس داده شده پس گرفته نخواهد شد و بیخ ریش صاحابش خواهد ماند! ضمناً شرایط تکمیلی طی روز های آینده در روزنامه های کثیرالانتشار به اطلاع عموم خواهد رسید.شرایط اولیه به تفکیک استان محل زندگی عبارتند از:

 

1-در شهر خرم آباد از استان لرستان:شرایط عبارتند از:

*داشتن باشگاه بدنسازی

*داشتن حداقل یک مقام نائب قهرمانی در مسابقات قویترین مردان ایران

*داشتن عکس یادگاری و امضا از فرامرز خود نگار و محراب فاطمی

*بازگرداندن کمک های مردمی مفقود شده در زلزله بم به مسئولان ذیربط!!!

*نکته:در صورتی که عضلات شکم شش طبقه باشند امتیاز ویژه محسوب خواهد شد!(5 امتیاز)

 

2-شهر تبریز از استان آذربایجان غربی.شرایط عبارتند از:

*تلفظ حرف ق

*ادای کلمات قلقلک و قوز بالای قوز بدون کوچکترین اشتباه!

*دانستن جواب مسئله 2X2 از لحاظ مختلف

*بلد بودن جک های متعدد درباره بچه های تهران

*داشتن مدال لیاقت و شجاعت از اداره فرهنگ و هنر تبریز جهت بستن بمب به کمر و منفجر کردن کامیون حامل جک های صادراتی تبریز به استان های همجوار.

 

3-شهر زاهدان از استان سیستان و بلوچستان.شرایط عبارتند از:

*توانایی قورت دادن سه کیلو تریاک

*توانایی عبور 20 کیلو محموله مواد مخدر از جلوی مأموران مرزبانی

*داشتن مزرعه خشخاش

*آشنایی دیرینه با عبدالقمر خان قاچاقچی پاکستانی

*دارای رفت و آمد خانوادگی با جمشید هاشم پور!

 

4-شهر رشت از استان گیلان.شرایط عبارتند از:

*داشتن رو حیه مهمان نوازی!

*داشتن روحیه مهمان نوازی!

*داشتن روحیه مهمان نوازی!

*.......

 

5-شهر قزوین از استان قزوین.شرایط عبارتند از:

*نداشتن چشم طمع به برادر دوست دختر!

*توانایی خم شدن و استقامت در وسط شهر قزوین!

*[...] و [...]

 

6-شهر اصفهان از استان اصفهان.شرایط عبارتند از:

*خوردن موز به صورت دو بار در هفته!
*دست و دلباز بودن

*داشتن حداقل سه بار سابقه دعوت دوستان به شام یا نهار و یا یکبار برگزاری مهمانی فامیلی

*ننازیدن به سی و سه پل و سایر ابنیه تاریخی!

*راستگویی و صداقت!!!

 

7-شهر های سنندج و کرمانشاه از استان های کردستان و کرمانشاه.شرایط عبارتند از:

*توانایی پوشیدن شلوار استرج و تنگ به مدت 24 ساعت

*نداشتن سیبیل

*تعهد به خاک ایران و نداشتن ادعای استقلال طلبی!

*نداشتن سابقه دعوا و قلدری

*نبریدن سر نویسنده این مطلب!!!

 

8-شهر آبادان از استان خوزستان.شرایط عبارتند از:

*کوتاه کردن پشت مو و استفاده از عینک آفتابی فقط در صورت لزوم و زیر آفتاب!

*پوشیدن پیراهن و شلوار سفید

*نداشتن هیچ گونه ادعا نسبت به همنشینی با راکی-رامبو-جکی چان-بروسلی و بیل کلینتون

*نداشتن هیچ گونه ادعای مالکیت نسبت به برج ایفل –برج پیزا-مجسمه آزادی و برج میلاد!

*داشتن روحیه راستگویی و حقیقت طلبی(یعنی زیاد لاف نیاد)

 

9-شهر یزد از استان یزد.شرایط عبارتند از:

*توانایی زیستن در آب و هوای خوش.

*آشنایی با اشیائی چون چمن-سبزه-قناری و سایر موجودات زنده ساکن مناطق خوش آب وهوا

*نداشتن روحیه آب زیر کاه و رندی

*ادای حرف های خ و ق بدون تشدید

 

10-شهر تهران از استان تهران.شرایط عبارتند از:

*داشتن تنها دو دوست دختر دیگر

*آشنا نبودن با معنی و مفهوم کلمات دودره-تلکه-تیغیدن و ....

*داشتن روحیه جوانمردی

*مرد بودن!

 

بهترین دوست دختر را با بهترین اخلاق از ما بخواهید.سازمان اداره و سازماندهی و نظارت بر امور روابط ! همراه با گواهینامه ایزو میزو 2000 در مدیریت و کیفیت کالا.واحد نومنه سال در سال 85.

 

با ما تماس بگیرید  


نوشته شده در جمعه 88/3/8ساعت 1:48 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

بهترین دوست** من گمان میکردم دوستی همچون سروی سبز،چهار فصلش همه آراستگی ست،من چه میدانستم هیبت باد زمستانی هست،من چه میدانستم سبزه می پژمرد از بی آبی،سبزه یخ میزند از سردی دی،من چه میدانستم دل هر کس دل نیست،قلبها ز آهن و سنگ، قلبها بی خبر ازعاطفه اند **بهترین دوست**
نوشته شده در جمعه 88/3/8ساعت 1:45 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

بهترین دوست چه کسی است؟ چاپ ایمیل

حقوق انسان از منظر اسلام (4)
دانشمندی می گوید : « راز سعادت در این است که روابط ما با دنیای خارج ، دوستانه باشد نه خصمانه. کسی که قادر نیست همنوعان خود را دوست خود بداند ، هرگز نمی تواند زندگی ای خالی از اضطراب داشته باشد . » این سخن بیانگر آن است که مناسباتی که جامعه را به نیکویی به هم پیوند می دهد ، متکی بر اصول صمیمیت و مهر و عاطفه است . دو نفر برپایه مهر و محبت به هم متمایل می شوند و از این رهگذر ، دوستی ها پایه گذاری می شود .
در معاشرت با دوستان ، افکار آدمی بالنده می شود و روح با انبساط خاطر ، از محیط عادی اوج می گیرد و در فضای خوبیها بال می گشاید . لذا دوستی با دیگران را منبع آرامش و یکی از بهترین لذاید روحی دانسته اند که به مرور زمان قوت می گیرد و کامل می شود . کارشناسان تربیتی تاکید می کنند که در انتخاب دوست بسیار دقت و مطالعه کنیم . زیرا شخصیت انسان بگونه ای است که به تدریج یک نوع هماهنگی و پیوستگی با احوال روحی معاشرین خود پیدا می کند و نفوذ اخلاق آنها در نیکبختی یا سقوط او اثری غیر قابل انکار دارد . شاید شما هم در معاشرتهای خود با افرادی مواجه شده اید که اعماق قلبشان از مهر و عاطفه خالی است ، ولی در لباس ریاکاری و زیر نقاب دوستی با شما ، خود را پنهان می سازند و از این طریق ضربات جبران ناپذیری را وارد می کنند . درواقع دوستی ای ارزشمند است که صادقانه باشد و بتواند نیاز روحی طرفین به مهر و مودت را تامین کند . رفاقت صمیمانه با نیکان ، ازجمله این دوستیهاست . افراد نیک اندیش ، به بالا بردن شخصیت دوستان خود کمک می کنند و انگیزه پیشرفت و موفقیت را در آنها تقویت می کنند .
Sample Imageگزارش بشنوید.
امام سجاد (ع) برای دوست نیز مانند همنشین ، حقی را بیان می کند و می فرماید : « حق رفیق و همراه تو آن است که تا می توانی با نیکی و احسان با وی رفاقت کنی و اگر نتوانستی ، حداقل با انصاف با او رفتار کن / همانگونه که تو را احترام و تکریم می کند ، به او احترام بگذار / آن مقدار که در حفظ و نگهداری تو می کوشد ، در نگهداری او کوشا باش / نگذار که او در نیکی و خوبی ، از تو پیشی بگیرد و اگر چنین کرد ، آن نیکی را جبران کن / و تا آنجا که شایسته است ، در محبت کردن و مهروزی به او کوتاهی نکن ... »
در اینجا امام سجاد (ع) دو محور نیکی و انصاف را در تعامل با دوستان مطرح کرده است . انسان باید با نیکی و لطف ، با دوست خود رفتار کند . نقل شده است که رسول خدا (ص) به همراه یکی از اصحاب خود سوار بر مرکبی در راهی می رفتند . حضرت وارد بیشه زاری از درختان گز شد و دو شاخه از درختی را برید که یکی کج و دیگری سالم بود . پیامبر شاخه سالم و پربار را به یار خود داد . او گفت : پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا / تو شایسته تر هستی که آن شاخه سالم را برداری . پیامبر فرمود : هرگز . هر رفیقی نسبت به رفیق و هم صحبت خود مسئول است ، اگرچه ساعتی از روز با او همراه باشد . "
نکته دیگری که امام سجاد (ع ) رعایت آن را برای رفیق همراه بیان می کند ، رعایت انصاف در حق اوست . انصاف ایجاب می کند که خوبیهای دوست را بیشتر در نظر آورده و نیکی های او را جبران کنیم . به او مهر بورزیم و او را در حرکت در مسیر حق و سعادت یاری نمائیم .
Sample Imageاظهارات خانم نیک در این باره .
آموزه های دینی ضمن تاکید بر تحکیم روابط دوستانه با دیگران ، ما را از رابطه با افراد ناسالم برحذر می دارد . " ابن اثیر " ، مورخ و اندیشمند مسلمان در کتاب خود ، بخشهایی از سفارش امام سجاد (ع) به فرزندش را بیان کرده است . وی یادآور می شود که علی بن الحسین ( امام سجاد ) مردم بویژه جوانان را از دوستی با افراد ناباب باز می دارد و می فرماید : " فرزندم ، با شخص فاسق ( گناهکار ) همراه نشو ، زیرا او تو را به یک خوردنی و به بهای ناچیز می فروشد ، اما به آن نیز دست نمی یابد . با شخص بخیل هم صحبت نشو ، زیرا زمانی که بیشترین نیاز را به مال و ثروت او داری ، او تو را خوار و خفیف می کند . با دروغگو مصاحبت نکن که او همچون سراب است ، دور را به تو نزدیک جلوه می دهد و نزدیک را به تو دور نشان می دهد . و با احمق رفیق نشو ، چون او اگر بخواهد به تو سود برساند ، ضرر می زند . "
امید آنکه در زندگی خود ، دوستان خوبی را انتخاب کنیم و قیمت دوست خوب را بدانیم


نوشته شده در جمعه 88/3/8ساعت 1:44 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

داستان عجیب اما واقعی ,
زنى سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.
یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه‌اى که دامادهایش به او دارند را ارزیابى کند.
یکى از دامادها را به خانه‌اش دعوت کرد و در حالى که در کنار استخر قدم مى‌زدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.
دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را نجات داد.
فردا صبح یک ماشین پژو 206 نو جلوى پارکینگ خانه داماد بود و روى شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»
زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توى آب وجان زن را نجات داد.
داماد دوم هم فرداى آن روز یک ماشین پژو 206 نو هدیه گرفت که روى شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»
نوبت به داماد آخرى رسید.
زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت.
امّا داماد از جایش تکان نخورد.
او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم.
همین طور ایستاد تا مادر زنش درآب غرق شد و مرد.
فردا صبح یک ماشین بى‌ام‌و کورسى آخرین مدل جلوى پارکینگ خانه داماد سوم بود که روى شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف پدر زنت»

نوشته شده در جمعه 88/3/8ساعت 1:43 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

                دروغ سنج!

یک نفر می میرد و به جهان آخرت می رود . در آنجا مقابل دروازه های بهشت می ایستد سپس دیوار بزرگی می بیند که ساعت های مختلفی روی آن قرار گرفته بود. از یکی از فرشتگان می پرسد "این ساعت ها برای چه اینجا قرار گرفته اند؟"  

فرشته پاسخ می دهد :"این ساعت ها ساعت های دروغ سنج هستند و هر کس روی زمین یک ساعت دروغ سنج دارد و هر بار آن فرد یک دروغ بگو ید عقربه ی ساعت یک درجه جلوتر میرود"

مرد گفت :"چه جالب آن ساعت کیه؟!"

فرشته پاسخ داد :"مادر ترزا او حتی یک دروغ هم نگفته بنابراین ساعتش اصلاٌ حرکت نکرده است

وای باور کردنی نیست . خوب آن ساعت کیه؟"

فرشته پاسخ داد :"ساعت آبراهام لینکلن(رئیس جمهور سابق آمر یکا) عقربه اش دوبار تکان خورد!

خیلی جالبه    راستی ساعت بوش کجاست ؟

فرشته پاسخ داد : آن در اتاق کار سرپرست فرشتگان است و از آن به عنوان پنکه سقفی استفاده می کنند!!!!!!!!!


نوشته شده در جمعه 88/3/8ساعت 1:41 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

مرد بیکاری برای سِمَتِ آبدارچی در مایکروسافت تقاضا داد. رئیس هیئت مدیره مصاحبهش کرد و تمیز کردن زمینش رو - به عنوان نمونه کار- دید و گفت: «شما استخدام شدین، آدرس ایمیلتون رو بدین تا فرمهای مربوطه رو واسه تون بفرستم تا پر کنین و همینطور تاریخی که باید کار رو شروع کنین...

مرد جواب داد: «اما من کامپیوتر ندارم، ایمیل هم ندارم!»
رئیس هیئت مدیره گفت: «متأسفم. اگه ایمیل ندارین، یعنی شما وجود خارجی ندارین. و کسی که وجود خارجی نداره، شغل هم نمیتونه داشته باشه.»
مرد در کمال نومیدی اونجا رو ترک کرد. نمیدونست با تنها 10 دلاری که در جیبش داشت چه کار کنه. تصمیم گرفت به سوپرمارکتی بره و یک صندوق 10 کیلویی گوجه فرنگی بخره. یعد خونه به خونه گشت و گوجه فرنگیها رو فروخت. در کمتر از دو ساعت، تونست سرمایهش رو دو برابر کنه. این عمل رو سه بار تکرار کرد و با 60 دلار به خونه برگشت. مرد فهمید میتونه به این طریق زندگیش رو بگذرونه، و شروع کرد به این که هر روز زودتر بره و دیرتر برگرده خونه. در نتیجه پولش هر روز دو یا سه برابر میشد. به زودی یه گاری خرید، بعد یه کامیون، و به زودی ناوگان خودش رو در خط ترانزیت (پخش محصولات) داشت ....

پنج?سال بعد، مرد دیگه یکی از بزرگترین خرده فروشان امریکاست. شروع کرد تا برای آیندهی خانوادهش برنامه ربزی کنه، و تصمیم گرفت بیمه عمر بگیره. به یه نمایندگی بیمه زنگ زد و سرویسی رو انتخاب کرد. وقتی صحبت شون به نتیجه رسید، نماینده بیمه از آدرس ایمیل مرد پرسید. مرد جواب داد: «من ایمیل ندارم.»

نماینده بیمه با کنجکاوی پرسید: «شما ایمیل ندارین، ولی با این حال تونستین یک امپراتوری در شغل خودتون به وجود بیارین.. میتونین فکر کنین به کجاها میرسیدین اگه یه ایمیل هم داشتین؟» مرد برای مدتی فکر کرد و گفت:


آره! احتمالاً میشدم یه آبدارچی در شرکت مایکروسافت.


نوشته شده در جمعه 88/3/8ساعت 1:40 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

در مطب دکتر به شدت به صدا درامد . دکتر گفت در را شکستی ! بیا تو .ا

در باز شد و دختر کوچولوی نه ساله ای که خیلی پریشان بود ، به طرف دکتر دوید : آقای دکتر ! مادرم ! ا
و در حالی که نفس نفس میزد ادامه داد : التماس میکنم با من بیایید ! مادرم خیلی مریض است .ا
دکتر گفت : باید مادرت را اینجا بیاوری ، من برای ویزیت به خانه کسی نمیروم .ا
دختر گفت : ولی دکتر ، من نمیتوانم.اگر شما نیایید او میمیرد ! و اشک از چشمانش سرازیر شد .ا
دل دکتر به رحم آمد و تصمیم گرفت همراه او برود . دختر دکتر را به طرف خانه راهنمایی کرد ، جایی که مادر بیمارش در رختخواب افتاده بود .ا
دکتر شروع کرد به معاینه و توانست با آمپول و قرص تب او را پایین بیاورد و نجاتش دهد . او تمام شب را بر بالین زن ماند ، تا صبح که علایم بهبودی در او دیده شد .ا
زن به سختی چشمانش را باز کرد و از دکتر به خاطر کاری که کرده بود تشکر کرد .ا
دکتر به او گفت : باید از دخترت تشکر کنی . اگر او نبود حتما میمردی ! ا
مادر با تعجب گفت : ولی دکتر ، دختر من سه سال است که از دنیا رفته ! و به عکس بالای تختش اشاره کرد .ا

پاهای دکتر از دیدن عکس روی دیوار سست شد . این همان دختر بود ! یک فرشته کوچک و زیبا ..... ! ا


نوشته شده در جمعه 88/3/8ساعت 1:38 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

یک بنده خدایی ، کنار اقیانوس قدم میزد و زیر لب، دعایی را هم زمزمه میکرد.
نگاهى به آسمان آبى و دریاى لاجوردین و ساحل طلایى انداخت و گفت: - خدایا ! میشود تنها آرزوى مرا بر آورده کنى؟ ناگاه، ابرى سیاه، آ سمان را پوشاند و رعد و برقى درگرفت و در هیاهوى رعد و برق، صدایى از عرش اعلى بگوش رسید که میگفت: چه آرزویى دارى اى بنده محبوب من؟مرد، سرش را به آسمان بلند کرد و ترسان و لرزان گفت: - اى خداى کریم! از تو مى خواهم جاده اى بین کالیفرنیا و هاوایی بسازى تا هر وقت دلم خواست در این جاده رانندگى کنم !! از جانب خداى متعال ندا آمد که:- اى بنده ى من ! من ترا بخاطر وفادارى ات بسیار دوست میدارم و مى توانم خواهش ترا برآورده کنم، اما، هیچ میدانى انجام تقاضاى تو چقدر دشوار است؟ هیچ میدانى که باید ته اقیانوس آرام را آسفالت کنم ؟ هیچ میدانى چقدر آهن و سیمان و فولاد باید مصرف شود؟ من همه اینها را مى توانم انجام بدهم، اما آیا نمى توانى آرزوى دیگرى بکنى؟ مرد، مدتى به فکر فرو رفت، آنگاه گفت:- اى خداى من ! من از کار زنان سر در نمى آورم! میشود بمن بفهمانى که زنان چرا مى گریند؟ میشود به من بفهمانى احساس درونى شان چیست؟ اصلا میشود به من یاد بدهى که چگونه مى توان زنان را خوشحال کرد؟صدایی از جانب باریتعالى آمد که: اى بنده من ! آن جاده اى را که خواسته اى، دو بانده باشد یا چهار بانده ؟؟!!


نوشته شده در جمعه 88/3/8ساعت 1:37 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

فن یادگیری

یکی از فنون مطالعه مؤثر روش " murder " است.

" موردر " از شش مرحله تشکیل می شود که به شرح زیر است:

حال و هوا (moud)

قبل از اینکه ، مطالعه کنید ، باید حال و هوای آن را پیدا کنید ، یعنی از لحاظ روحی آماده و سرحال باشید و در ضمن تا پایان مطالعه نیز این حالت را حفظ کنید. پس بهتر است هر روز از درسی شروع کنید که به آن علاقه دارید . سالها قبل زمانی که خودم برای کنکور درس می خواندم یکی از رتبه های برتر روش بسیار جالبی را به من یاد داد.

او گفت اگر در برنامه روزانه ات درسی وجود دارد که به آن علاقه ای نداری ، سریعاً از خواندن آن دست بکش و به جای آن درسی را مطالعه کن که به آن علاقه داری .

مثلاً اگر در برنامه تان ساعت 8 تا 5/10 باید شیمی بخوانید ، اما امروز حال یا mood خواندن شیمی را ندارید آن را مطالعه نکنید و به جایش مثلاً ریاضی بخوانید که در حال حاضر حال و یا mood آن را داری و در ساعت های بعدی برنامه ، زمانی که احساس کردید حال شیمی خواندن دارید ، شیمی را مطالعه کنید.

تئوری خودداری فروید

باید بدانید بعضی چیزها وجود دارد که ما بهتر یاد می گیریم و کمتر فراموش می کنیم که عبارتند از :

<!--[if !supportLists]-->1-      <!--[endif]-->تجربه های خوشایند و دلپذیر 2- مطالب طولانی و پیچیده که ما با سعی زیاد ، تلاش می کنیم ، بیاموزیم 3- چیزی که مرور شود و یا اغلب در مورد آن فکر کنیم 4- موفقیت های ما 5- چیزهایی که مورد علاقه ما هستند و چند مورد دیگر که مربوط به بحث ها نمی باشد .

جالب است بدانید فروید دو تئوری خودداری عنوان می کندک

مطالبی که نگهداری آنها ناراحت کننده است فراموش می شوند. البته جدیداً بعضی تست های روانشناسی نشان داده اند ، بین چیزهای دلپذیر و ناراحت کننده تفاوت زیادی نیست و چیزهای ( بی تفاوت ) هستند که زود فراموش می شوند.

یک راه حل ساده برای رسیدن به حال و هوای خوب

شما می توانید در درسی که می خوانید و از آن راضی نیستید تغییراتی ایجاد کنید تا آن درس برایتان رضایت بخش شود . مثلاً جزوه ای جدید را استفاده کنید و یا حتی معلم خودتان را تغییر دهید و یا از یک نفر که در آن درس موفق است فوت و فن ها را یاد بگیرید.

" ایگناس پادروسکی " در کودکی حافظه خوبی برای موسیقی نداشت ، او می توانست هر وسیله موسیقی را بنوازد اما در حفظ کردن قطعات موسیقی دچار اشکال می شود.

وقتی 15 ساله شد ، تست تعلیم یک معلم تازه قرار گرفت ، به ناگاه آنچنان حافظه ای برای قطعات موسیقی پیدا کرد که شگفت انگیز می نمود.

معلم جدید چشم های ایگناس پادروسکی را به معنای ژرف موسیقی باز کرد و او را با منظور اصلی مصنف و حالت قطعه و اینکه چرا ملودیهای فرعی در جاهای مختلف به ملودی های اصلی اضافه شده اند آشنا کرد.از آن پس بود که برای ایگناس پادروسکی موسیقی مفهوم تازه ای پیدا کرد و همزمان با آن قدرت درک و یادگیری اش از موسیقی پیشرفت قابل ملاحظه ای نمود تا اینکه بزرگترین موسیقیدان عصر خود شد.

نمونه این مثالها زیاد است . مثلاً خانم اله فرمانی که از عربی بیزار بود ، یک ماه مانده به کنکور به من مراجعه کرد و بنده با 3 جلسه تدریس باعث شدم او عاشق عربی شود و به قول خودش ، هر وقت خسته می شد ، برای رفع خستگی عربی می خواند . عاقبت نیز او عربی را در کنکور بالای 85 درصد زد و اکنون دانشجوی پزشکی سراسری اراک است.

در مورد خانم رستم زاد و خانم بهنام علاوه بر تدریس ، کتاب و سی دی های عربی صد در صد در 5 جلسه را نیز ارائه کردم و آن ها توانستند عربی سراسری را 100 درصد بزنند و با رتبه زیر 100 هر دو دانشجوی حقوق سراسری شوند .

فهمیدن understand

این مرحله که مرحله دوم روش موردر می باشد ، بسیار مهم و با ارزش است . استاد دانسر که بنیانگذار روش موردر می باشد می گوید:

تا آنجا که ممکن است مطالبی را که می خوانید به طور عمیق درک کنید ، یکی از فنون برای فهم موضوعات این است که در مورد موضوع مورد مطالعه به طرح سئوال با مسأله بپردازید و در موقع خواند مطالب بکوشید تا جواب سئوالات خود را پیدا کنید . باید آن قدر این کار را انجام دهید تا برایتان آسان شود و به صورت یک عادت خوشایند درآید. باید دقت کنید سئوالات نیز فهمیدنی باشد مثلاً سئوالاتی مانند چندتا ، کجا ، چه کسی ، آنچنان به دررد بخور نیستند.

سئوالات خوب از قبیل :

این مطلب چه اهمیتی دارد ، ارتباط این مطلب با مطالب قبلی چیست؟ ، کاربرد این مطلب با مسائل روزمره زندگی چیست ، چه فایده ای از مطالعه این مطالب ایجاد می شود ، به چه علت موضوع اینگونه مطرح شده است ، این مطلب چه فایده ای برای فهم بیشتر دانسته های قبلی ایجاد می کند.

یکی دیگر از فنون برای فهمیدن علامت گذاری ، خط کشیدن ، خلاصه نویسی ، طبقه بندی و دسته بندی کردن مطالب است.

بخش هایی را که خوب نمی فهمید با علامت گذری مشخص کنید تا در مراحل بعدی مجدداً سراغ آن ها بروید. علامت گذاری نشانه این است که خود را عملاً درگیر مطالب کرده اید . باید بدانید علامت گذاری بهتر از خط کشیدن است.

حاشیه نویسی کتاب نیز نکته با ارزشی است که می توانید انجام دهید. خط کشی و علامت گذاری باید با هدف تشخیص نکات اصلی از نکات فرعی و جزئی انجام گیرد ، یا استفاده از خط کشی و علامت گذاری باید تلاش کنید چهارچوب موضوع را درک کنید و جزئیات مورد نظر و پراهمیت را جدا سازید . خلاصه نویسی و دسته بندی موضوع هم در امر مطالعه از همیت بسیار برخوردار است که در مورد آن در مقالات قبلی بسیار توضیح داده ایم.

یادآوری recall

آنچه را که خوانده اید و فهمیده اید باید به یاد آورید:

باید سعی کنید آنچه را خلاصه نویسی کرده اید ، یه یاد آورید و در ذهن خود تجسم کنید و بخشهای مختلف آن را در ذهن مرور کنید. چنانچه در یادآوری بخشی از طرح با مشکل روبروشدید ، نگران نباشید زیرا مرحله بعدی در مورد همین مسأله می باشد . این مرحله به جهت بهره گیری از شیوه های یادیاری و رمزگردانی مرحله جذابی می باشد.

گرنتز الکساندرواش در رابطه با این مرحله از روش موردر گفت است : یاد گیرنده نه تنها آنچه را که خوانده است به یاد می آورد بلکه آن را از طریق تفسیر ، تخیل و تحلیل به مفاهیم کلیدی تغییر شکل می دهد.

استفاده از یادیارها و رمزگردانی در این مرحله اتفاق می افتد . روش یادیار به خصوص برای به خاطر سپردن کلماتی که با یکدیگر بی ارتباط هستند یا ارتباط کمی دارند بسیار مفید است.

استفاده از روش رمزگردانی از قدیم الایام موسوم است و ساده ترین راه آن این است که حروف اول را به هم بچسباند و کلمه ای معنی دار یا حتی بی معنی بسازید.

مثلا در مورد آثار نظامی گنجوی می گوییم " ملخها "  که عبارت است از مخزن الاسرار ، لیلی و مجنون ، خسروشیرین ، هفت پیکر ، اسکندرنامه که می دانیم اسکندر شاه بوده است که اسکندرنامه شامل دو قسمت شرف نامه و اقبال نامه است . یا مثلاً شاگردان پیامبر عبارتند از" بی عمس" که به ترتیب بلال یا سر ، عمار ، مقداد ، سلمان فارسی و سمیه می باشد و کلمه پمات برای یادگیری مراحل تقسیم میتوز که عبارتند از : پروفاز ، متافاز ، آنافاز ، تلوفاز و صدها مثال دیگر که در شماره های قبلی توضیح داده ام.و همان طور که در سی دی صوتی برنامه ریزی ذکر کرده ام یکی از شاگردان تک رقمی بنده با همین روش کل تاریخ ادبیات را 2 صفحه کرد و خودش نیز ادبیات کنکور را 100 درصد زده است . و این خلاصه ها در دسترس بنده است که فوق العاده حرفه ای و جذاب است.

هشدار مهم : جدیداً افرادی غیر متخصص با تقلید از روشهای بند ، تاریخ ادبیات را به قول خودشان رمز گردانی کرده اند که کتابی 100 صفحه ای شده است که واقعاً مسخره است. زیرا رمزهای بسیار بی معنی ساخته اند و در ضمن کل تاریخ ادبیات 50 صفحه است که یادگرفتن معمولی آن بسیار ساده تر است.

به عنوان مثال در مورد آثار جامی رمز ساخته اند:

در خیابان بهارستان ، دیوان اشعار جامی را دیدم و خریدم که شبیه هفت اورنگ بوده و من را به یاد نفحات الانس انداخت.

که واقعاً مسخره است . زیرا چند اثر دیگر را به همین ترتیب ، از دیگر نویسندگان یاد بگیرید مغزتان قفل می کند و دیگر باید کل کنکور را کنار بگذارید .

در حالی که خیلی راحت تجسم کنید که موقع خوردن " جام " آن را بدهن نزدیک می کنید ، خب معلوم است . " بدهن " می شود بهارستان ، دیوان اشعار ، هفت ارونگ ، نفحات الانس به تقلید از گلستان ، دیوان اشعار که د دارد به تقلید از دهلوی که" د "دارد و هفت اورنگ به تقلید از پنج گنج .

و در ضمن ما وقتی به ده می رویم چون آب و هوای خوبی دارد شعر می گوییم پس این دو اثر جامی شعر است.

" یعنی دیوان اشعار و هفت اورنگ " و بقیه آثار جامی همگی نثر مستند مانند شرح جامی ، اشعث المعات ، لوایح الوامع ، بهارستان ، و نفحات الانس.

یا مثلاً خواجه عبدالله انصاری که عارف هستی سر مزار گریه کن که " مزار " عبارت است از مناجات نامه ، زادالعارفین ، الهی نامه و رساله دل و جان و " کن " عبارت است از کنزالساکنین و نصایح .

نویسنده: محمدرضاباروتی

 


نوشته شده در جمعه 88/3/8ساعت 1:35 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

   1   2      >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ