سفارش تبلیغ
صبا ویژن
whateveryouwant

سرعت دسترسی به اینترنت در سراسر دنیا به طور سرسام آوری در حال افزایش است. ( البته اگر ایران را نادیده بگیریم ) دولت ها به خوبی این نکته را دریافته اند که دسترسی سریع کاربران کشورشان به اینترنت باعث افزایش رشد علمی و البته کاهش هزینه ها خواهد شد. بنابراین رقابت زیادی برای راه اندازی خطوط با سرعت بسیار بالا در بین کشورهای جهان به راه افتاده است.

 برای همین دولت کره جنوبی با همکاری صنایع مخابراتی این کشور تصمیم گرفته که تا سال 2012 در شهر های اصلی خود به کاربران، اینترنت با سرعت یک گیگابیت در ثانیه ارایه کند. برای این کار مبلغ 34 تریلیون ون ( واحد پول کره ) سرمایه گذاری خواهد شد.

 بر اساس این پروژه کاربران تا سه سال دیگر به سرعت یک گیگابیت در خطوط کابلی و 10 مگابیت به صورت بی سیم دسترسی خواهند داشت. یکی از اهداف دولت کره این است که کاربران امکان تماشای برنامه های تلویزیونی را هم از طریق اینترنت داشته باشند.

 البته شهر های کوچک کره هم در این پروژه فراموش نشده اند و کاربران اینترنت به سرعتی بین 50 تا 100 مگابیت دسترسی خواهند داشت.

 من هم پیش بینی می کنم که تا سال 2012 مسوولان ما به این نتیجه می رسند که سرعت اینترنت 128 کیلوبیت برای کاربران اینترنت کافی نیست و بنابراین محدودیت سرعت از 128 به 192 کیلوبیت تغییر خواهد کرد. البته چون روند تصویب و کاغذ بازی در این گونه موارد مدت زیادی طول می کشد این موضوع از سال 2015 اجرایی خواهد شد.

 توضیح: یک گیگابیت معادل 1000000 کیلوبیت است!  


نوشته شده در دوشنبه 88/1/3ساعت 8:57 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

گوگل ارث 5 بتا ارایه شد:زیر اقیانوس ها برویدوزمانربه عقب برگدانیدوفیلم برداری کنید

 

هشدار: اگر در ایران زندگی می کنید این مطلب را نخوانید چرا که حالتان در انتهای آن مثل من به شدت گرفته خواهد شد.

 بالاخره امروز گوگل نسخه جدید نرم افزار گوگل ارث را ارایه کرد. نسخه جدید که برای سیستم عامل های ویندوز، مکینتاش و لینوکس ارایه شده دارای امکانات فوق العاده ی جدیدی است. اولین تغییر مهم اضافه شدن امکان دیدن تغییرات زمانی یک مکان است. برای مثال می توانید روی شهر محل زندگی تان زوم کنید و عکس های ماهواره ای شهر را بر اساس سال های مختلف ببینید. به این شکل می توانید تغییرات و پیشرفت یک مکان را در طول زمان مشاهده کنید.

 امکان جدید دیگر، اضافه شدن نقشه بستر اقیانوس ها و دریا ها است. در نسخه 5 گوگل ارث می توانید به زیر دریا بروید و بستر دریاها را مشاهده کنید. همچنین با همکاری نشنال جئوگرافیک ویدیوهای جالبی از اقیانوس ها در گوگل ارث قابل دیدن است. سومین بخش جدید در این نرم افزار امکان فیلم برداری و ضبط سفرتان در نقاط مختلف کره زمین است. نسخه جدید به شما این امکان را می دهد که از سفر خود به نقاط مختلف زمین فیلم برداری کنید و از آن یک تور ویدیویی درست کنید.  
در ویدیو معرفی نسخه جدید می توانید با امکانات جدید Google Earth 5.0 آشنا شوید. یک و نیم دقیقه - یوتیوب

همانطور که می دانید به علت تحریم، گوگل دانلود محصولات خود را برای کاربران ایرانی مسدود کرده است. اما تا پیش از این، برای گوگل ارث به راحتی می شد این مشکل را حل کرد. سایت هایی مانند فایل هیپو فایل نصب گوگل ارث را برای دانلود قرار می دادند و کاربران ایرانی به راحتی این نرم افزار را دانلود می کردند. اما خبر بد این است که نسخه جدید گوگل ارث به صورت نصب دو مرحله ای عمل می کند. ابتدا باید یک فایل نصاب 500 کیلو بایتی دانلود کنید ( این فایل از هر سایتی قابل دانلود است ) اما متاسفانه کار دانلود و نصب نرم افزار اصلی گوگل ارث توسط این فایل انجام می شود که مستقیما به سرورهای گوگل متصل می شود. بنابراین تنها راه دانلود گوگل ارث جدید برای کاربران ایرانی استفاده از V P N است. که متاسفانه بیشتر کاربران به آن دسترسی ندارند. بنابراین اکثرا کاربران ایرانی با نسخه جدید گوگل ارث خداحافظی می کنند.

 در سایت فایل هیپو می توانید نسخه های قبلی این نرم افزار را به همراه فایل نصاب نسخه 5 بتا را دانلود کنید. اگر راهی سراغ دارید که کاربران ایرانی هم بتوانند از این نرم افزار رایگان، استفاده کنند آن را در بخش نظرات بنویسید.


نوشته شده در دوشنبه 88/1/3ساعت 8:55 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

نکات ریز اما بدرد بخردرزندگی روزمره

 

دوام بیشتر شارژ باطری موبایل:  
اگر گوشی شما هم مثل مال من خیلی زود باطری تمام می کند باید بدانید که علتش این است که آن را نزدیک بدن خودتان نگه می دارید. بدن انسان 37 درجه سانتیگراد حرارت دارد و همین دما کافی است که باعث تخلیه سریع باطری موبایل شود. بنابراین بهتر است به جای قرار دادن گوشی در جیب، آن را درون کیف بگذارید یا از نگه دارنده های کمری استفاده کنید تا با بدن فاصله داشته باشد.  
 
از همین روش برای مواقع اورژانس هم می توانید استفاده کنید. تصور کنید که به یک شهر دیگر رفته اید اما شارژر را فراموش کرده اید. برای اینکه باطری کمتری از دست بدهید شب گوشی را خاموش کنید و آن را درون یخچال قرار دهید. این کار باعث می شود تا مصرف باطری به حداقل ممکن برسد.

 
 ریموت کنترل دزدگیر اتومبیل:  
اگر کنترل دزدگیر ماشین دارای برد کوتاهی است یک راه حل ساده وجود دارد. قسمت فلزی کلید ماشین را به زیر چانه پچسبانید و دکمه ریموت را فشار دهید. در باز می شود.  
این کار باعث می شود که سر شما به عنوان یک آنتن رادیویی عمل کرده و برد کنترل افزایش پیدا کند!

 
 کارتریج پرینتر خشک شده  
دقیقه 90 است و شما در حال پرینت یک فایل مهم هستید. ناگهان در میان کار، کارتریج پرینتر تمام می شود. چه باید کرد؟  
کارتریج را دربیاورید و آن را سه دقیقه زیر سشوار گرم قرار دهید. کارتریج را در حالی که هنوز گرم است درون پرینتر قرار دهید. خواهید دید که می توانید کار پرینت را انجام دهید.  
 
حرارت سشوار باعث گرم شدن و روان شدن جوهر غلیظ انتهای کارتریج می شود. و به آن اجازه می دهد تا از سوراخ های ریز کارتریج خارج شود.

 
 وقتی گوشی در توالت می افتد  
این بلا ممکن است سر هر کسی بیاید. اگر دلتان آمد که موبایلتان را از توالت دربیاورید اول از همه باطری آن را خارج کنید. سپس آن را به آرامی با یک حوله خشک کنید. مرحله بعد این است که گوشی را درون یک ظرف پر از برنج نپخته خشک قرار دهید. برنج یکی از بهترین جذب کننده های رطوبت است. کافی است گوشی شما یکی دو روز درون برنج ها مدفون باشد تا تمام رطوبت آن خارج شود.

 مفید بود؟ اگر شما هم از این جور نکات بلد هستید آن را در بخش نظرات همین مطلب بنویسید.


نوشته شده در دوشنبه 88/1/3ساعت 8:49 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

                                                  گاو ما ما مى کرد

                                                گوسفند بع بع مى کرد

                                               سگ واق واق مى کرد

                                و همه با هم فریاد مى زدند حسنک کجایى

شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود.حسنک مدت هاى زیادى است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تى شرت هاى تنگ به تن می کند.او هر روز صبح به جاى غذا دادن به حیوانات جلوى آینه به موهاى خود ژل    مى زند.

موهاى حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهاى خود گلت مى زند.

دیروز که حسنک با کبرى چت مى کرد. کبرى گفت تصمیم بزرگى گرفته است. کبرى تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون او با پتروس چت مى کرد. پتروس همیشه پاى کامپیوترش نشسته بود و چت مى کرد. پتروس دید که سد سوراخ شده اما انگشت او درد مى کرد چون زیاد چت کرده بود.او نمى دانست که سد تا چند لحظه ى دیگر مى شکند. پتروس در حال چت کردن غرق شد.

براى مراسم دفن او کبرى تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما کوه روى ریل ریزش کرده بود. ریزعلى دید که کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت. ریزعلى سردش بود و دلش  نمى خواست لباسش را در آورد. ریزعلى چراغ قوه داشت اما حوصله  درد سر نداشت. قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد. کبرى و مسافران قطار مردند.

اما ریزعلى بدون توجه به خانه رفت.خانه مثل همیشه سوت و کور بود .الان چند سالى است که کوکب خانم همسر ریزعلى مهمان ناخوانده ندارد او حتى مهمان خوانده هم ندارد.او حوصله  مهمان ندارد.او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سیر کند.

او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد

او کلاس بالایى دارد او فامیل هاى پولدار دارد.

او آخرین بار که گوشت قرمز خرید چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت .اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنیاى ما خیلى چوپان دروغگو دارد به همین دلیل است که دیگر در کتاب هاى دبستان آن داستان هاى قشنگ وجود ندارد.


نوشته شده در دوشنبه 88/1/3ساعت 8:47 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

دانه

دانه کوچک بود و کسی او را نمی دید. سال های سال گذشته بود و او هنوز همان دانه کوچک بود. دانه دلش می خواست به چشم بیاید، اما نمی دانست چگونه. گاهی سوار باد می شد و از جلوی چشم ها می گذشت. گاهی خودش را روی زمینه روشن برگها می انداخت و گاهی فریاد می زد و می گفت: «من هستم، من اینجا هستم. تماشایم کنید.» اما هیچ کس جز پرنده هایی که قصد خوردنش را داشتند، یاحشره هایی که به چشم آذوقه زمستان به او نگاه می کردند، کسی به او توجه نمی کرد. دانه خسته بود از این زندگی، از این همه گم بودن و کوچکی خسته بود.
یک روز رو به خدا کرد و گفت: «نه، این رسمش نیست. من به چشم هیچ کس نمی آیم. کاشکی کمی بزرگتر، کمی بزرگتر مرا می آفریدی.» خدا گفت: «اما عزیز کوچکم! تو بزرگی، بزرگتر از آن چه فکر می کنی. حیف که هیچ وقت به خودت فرصت بزرگ شدن ندادی. رشد ماجرایی است که تو از خودت دریغ کرده ای. راستی یادت باشد تا وقتی که می خواهی به چشم بیایی، دیده نمی شوی. خودت را از چشم ها پنهان کن، تا دیده شوی.»
دانه کوچک معنی حرف های خدا را خوب نفهمید، اما رفت زیر خاک و خودش را پنهان کرد. رفت تا به حرف های خدا بیشتر فکر کند.
سالهای بعد دانه کوچک، سپیداری بلند و باشکوه بود، که هیچ کس نمی توانست ندیده اش بگیرد؛ سپیداری که به چشم همه می آمد!!!


نوشته شده در دوشنبه 88/1/3ساعت 8:45 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

عید نوروز

انسان‏، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تکرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تکرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران کشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان کاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه که تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت. و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و ناهماهنگی هایی که تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا کهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی که آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.

پیدایش جشن نوروز

جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر که منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.

در خور یادآوری است که جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن که جشن را به جمشید منسوب می کند یادآور می شود که : «آن روز که روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».

روایت های اسلامی درباره نوروز

آورده اند که در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست؟ گفتند که امروز نوروز است. پرسید که نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود که خداوند عسکره را زنده کرد. پرسیدند عسکره چیست؟ فرمود عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ترک دیار کرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده کرد وابرها را فرمود که به آنان ببارند از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول کرد و جام را میان اصحاب خود قسمت کرده و گفت کاش هر روزی بر ما نوروز بود.

و نیز حدیثی است از معلی بن خنیس که گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق در آمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه می دهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو می کنم تا آن را دریابی. پس گفت: ای معلی ، روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان خود پیمان گرفت که او را بپرستند و او را شریک و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد. همان روزی است که کشتی نوح در کوه آرام گرفت. همان روزی است که پیامبر خدا، امیر المومنین علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از کعبه به زیر افکند. چنان که ابراهیم نیز این کار را کرد. همان روزی است که خداوند به یاران خود فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت کنند. همان روزی است که قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور می کنند و همان روزی است که قائم بر دجال پیروز می شود و او را در کنار کوفه بر دار می کشد و هیچ نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست.

جشن نوروز

جشن نوروز دست کم یک یا دو هفته ادامه دارد. ابوریحان بیرونی مدت برگزاری جشن نوروز را پس از جمشید یک ماه می نویسد: « چون جم درگذشت پادشاهان همه روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند: 5 روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند، 5 روز دوم را به اشراف، 5 روز سوم را به خادمان و کارکنان پادشاهی، 5 روز چهارم را به ندیمان و درباریان ، 5 روز پنجم را به توده مردم و پنجه ششم را به برزگران. ولی برگزاری مراسم نوروزی امروز، دست کم از پنجه و «چهارشنبه آخر سال» آغاز می شود و در «سیزده بدر» پایان می پذیرد. ازآداب و رسوم کهن پیش از نوروز باید از پنجه، چهارشنبه سوری و خانه تکانی یاد کرد.

پنجه (خمسه مسترقه)

بنابر سالنمای کهن ایران هر یک از 12 ماه سال 30 روز است و پنج روز باقیمانده سال را پنجه، پنجک، یا خمسه مسترقه، گویند. این پنج روز را خمسه مسترقه نامند از آن جهت که در هیچ یک از ماه ها حساب نمی شود. مراسم پنجه تا سال 1304 ، که تقویم رسمی شش ماه اول سال را سی و یک روز قرارداد، برگزار می شد.

میر نوروزی

از جمله آیین های این جشن 5 روزه، که در شمار روزهای سال و ماه و کار نبود، برای شوخی و سرگرمی حاکم و امیری انتخاب می کردند که رفتار و دستورهایش خنده آور بود و در پایان جشن از ترس آزار مردمان فرار می کرد. ابوریحان از مردی بی ریش یاد می کند که با جامه و آرایشی شگفت انگیز و خنده آور در نخستین روز بهار مردم را سرگرم می کرد و چیزی می گرفت. و هم اوست که حافظ به عنوان « میرنوروزی» دوران حکومتش را « بیش از 5 روز» نمی داند.

از برگزاری رسم میر نوروزی، تا لااقل 70 سال پیش آگاهی داریم. بی گمان کسانی را که در روزهای نخست فروردین، با لباس های قرمز رنگ و صورت سیاه شده در کوچه و گذر وخیابان می بینیم که با دایره زدن و خواندن و رقصیدن مردم را سرگرم می کنند و پولی می گیرند بازمانده شوخی ها و سرگرمی های انتخاب «میر نوروزی» و «حاکم پنج روزه » است که تنها در روزهای جشن نوروزی دیده می شوند و آنان در شعرهای خود می گویند: «حاجی فیروزه، عید نوروزه، سالی چند روزه».


نوشته شده در دوشنبه 88/1/3ساعت 8:44 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |

گنجشک و خدا

روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت، فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می‌گفت: می‌آید، من تنها گوشی هستم که غصه‌هایش را می‌شنود و یگانه قلبی‌ام که دردهایش را در خود نگه می‌دارد و سر انجام گنجشک روی شاخه‌ای از درخت دنیا نشست.

فرشتگان چشم به لبهایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود:

"با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست". گنجشک گفت: لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی‌هایم بود و سرپناه بی کسی‌ام.

 تو همان را هم از من گرفتی. این توفان بی موقع چه بود؟ چه می‌خواستی از لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟ و سنگینی بغضی راه بر کلامش بست. سکوتی در عرش طنین انداز شد. فرشتگان همه سر به زیر انداختند.

خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود. خواب بودی. باد را گفتم تا لانه‌ات را واژگون کند. آنگاه تو از کمین مار پر گشودی. گنجشک خیره در خدایی خدا مانده بود. خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی‌ام بر خاستی.

اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت. های های گریه‌هایش ملکوت خدا را پر کرد.

خوب بود؟


نوشته شده در دوشنبه 88/1/3ساعت 8:37 عصر توسط محمدرضا باروتی نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ